جلسه اخلاق

برگزاری جلسه اخلاق مورخ95/1/24درمدرسه علمیه حضرت فاطمه(س)شهرستان سقز

شناسه خبر : 25714

1395/01/28

تعداد بازدید : 375

برگزاری جلسه اخلاق مورخ95/1/24درمدرسه علمیه حضرت فاطمه(س)شهرستان سقز
برگزاری جلسه اخلاق مورخ95/1/24درمدرسه علمیه حضرت فاطمه(س)شهرستان سقز

به گزارش معاون فرهنگی مدرسه علمیه حضرت فاطمه(سلام الله علیها)شهرستان سقز

روز سه شنبه مورخ 95/1/24 کلاس اخلاق عمومی بر ای طلاب مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) برگزار شد. در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین حسن رستمی در باب " تقوا" صحبت نمودند.
 ایشان ضمن تعریف تقوی گفت: تقوی در دین اجتناب و دوری کردن از کارهایی است که موجب زوال و از بین رفتن دین و یا ضعف و سستی آن می شود و سبب عذاب دنیا و آخرت و یا محروم شدن از فیوضات درجات آخرت می شود. تقوا به معنی پرهیزگاری نوعی پرهیز کردن است که انسان راه رضایت و خشنودی خدا را در پیش بگیرد و آنهم با فرمان بردن اوامر الهی و شکرگزاری نعمات او. و این کلمه در قرآن 17 بار آمده است.از مطالعه قرآن و کتب لغت در این باب به خوبی می فهمیم که تقوی حالتی نفسانی و نوعی حالت باز دارندگی هست و عملی اختیاری و عوامل مختلفی از قبیل اراده و تصمیم و ملاحظه مصالح دنیوی و اخروی و ایمان به خداوند و معرفت او و... را در انسان پدید می آورد. پس تقوا عملی ارادی است ودر خمیرمایه هر انسانی، میل به تقوا و صالح بودن از ابتدای خلقت قرار داده شده است. چنانکه در سوره مبارکه شمس« فألهمها فجورها و تقواها...» خداوند به نفوس بشری طریق پیروی از فجور و بدیها و تقوا و نیکیها یعنی به راه بد افتادن یابه طریق رشد افتادن را الهام کرده است. منتها اگر انسان درایت و اندیشه درستی به کار ببره و مصالح عمل صالح ومقاصد عمل بد را خوب بررسی کند عقل او به طور قطع او را به سوی نیکی و تقوا راهنمایی می کند.
وی در ادامه صحبتهای خود گفت: پس راه تقوا رفتن راه اختیاری انسان است چنانچه راه گمراهی را پیمودن و آلودگی به فساد و خیانت هم به دست خود انسان می باشد و اینکه برخی آیات قرآن و روایات گمراهی و ظلالت به خداوند نسبت داده شده است منافاتی با آیه ای که از قرآن نقل کردیم ندارد چون خداوند بندگانی را که به اختیار خود راه گمراهی را انتخاب می کنند به حال خود واگذار می کند. و همین معنای گمراه کردن خداست.
حاج آقا رستمی با توضیح این مطلب که اختیاری بودن تقوی منافاتی با تحقق تقوا در اثر هدایت و راهنمایی پروردگار ندارد افزود: خدا مسیر حق را به انسانها نشان داده است و میل به تقوا و گناه را در نفس هر انسانی قرار داده است و این انسانها هستند که با شناخت مسیر حق، اختیار دارند که خود را در جاده تقوی قرار داده و یا مسیر گناه و عصیان را پیش گیرند.
تقوا مسیر تکامل هر موجودی است و انسان وظیفه شناس و مطیع اوامر الهی مثل باغبانی می ماند که در مزرعه روح خود علفهای هرز را که مانع رشد خلق و خوی نیک و استعدادهای سازنده انسانها می شود از بیخ و بن می کند و تکامل آنها را قوت می بخشد.
ایشان همچنین در معرفی انسان با تقوا عنوان نمود: آدم با تقوا کسی است که وقتی در مورد موضوعی مطمئن نیست، آن را قطعی بیان نمی کند. فرد با تقوا به دنبال مال حرام که چه بسا مال شبهه ناک هم که هر چند زیاد و سهل الوصول باشد، نمی رود.به جایی که نباید سرک بکشد نگاه نمی کند. و کسی است که حوادث و پول و مقام او را تغییر نمی دهد.
اینکه برخی می گویند تقوا کار هر کسی نیست تنها ویژگی عالمان بزرگ است؛ در پاسخ به این طرز فکر، شهید مطهری می فرماید: تقوا مصونیت است نه محدودیت. مثل اینکه شما وقتی کفش می پوشید محدودیتی ایجاد نمی شود بلکه پایتان از کثیف شدن و شیشه و خار و خاشاک مصون می ماند. انسان با تقوا به خاطر روحیه ای که در او ایجاد شده مصونیتی پیدا می کند که وقتی به خلاف و گناهی می رسد به راحتی خودش را کنترل می کند. تقوا به این معنی است که انسان خودش را در مقابل غریزه نگه داری می کند. و اینکه فرد متقی کسی است که در هر شرایطی راضی به رضای خدا باشد اگر مصیبتی به او رسید شکوه و فغان نکند و مطیع محض خدا باشد.
 حاج آقا رستمی اقسام تقوا را از بیان علامه مجلسی چنین مطرح نمود که: علامه مجلسی در ذیل روایات مربوط به تقوا می فرماید تقوا بر چهار قسم است،
1- تقوای تابعین و آن پرهیز از گناهان و محرمات است.
2- تقوای صالحین و آن پرهیز از مشتبهات است که در حرام واقع نشوند.
3- تقوای متقین و آن ترک مباحثات است که در حرام واقع نشوند.
4- تقوای سالکین و آن اعراض از غیر خدا است از ترس ضایع شدن عمر با ارزش در کارهای بیهوده هرچند منجر به حرام نشود.
و اما مراحلی برای تقوا هست همچون :
- تقوا در گفتار( انسان با تقوا حرف بی سند نمی زند و گواهی ناحق نمی دهد، انسان با تقوا حتی در سخت ترین شرایط حرف حق را رها نمی کند به اسم دروغ مصلحت آمیز هر چیزی را بیان نمی کند).

-

- تقوادر سیاست ( در مسائل سیاسی قرآن می فرماید:« یا ایها النبیُّ اِتَّقِ الله وَ لا تُطِعِ الکافرینَ وَ المنافقین؛ ای پیامبر تقوا داشته باشی و پیرو کفار و منفقین نباش». انسان با تقوا محال است با گروهک هایی رابطه داشته باشد چون از خدا می ترسد.آنچه که در دنیای امروز مطرح است کمبود علم نیست کمبود تقوا می باشد.
- تقوا در خانواده( مرد یا زن با تقوا کسی است که در خانه خوب همسرداری کند و اگر ظلمی مرتکب شد عذرخواهی می کند).
- تقوا در مسائل اجتماعی( با ایجاد تقوا نصب و عزل ها الهی می شود به خاطر روابط و پارتی نصب و عزلی صورت نمی گیرد، کارمند اداره اگر با تقوا باشد با تلفن اداره کار خصوصی انجام نمی دهد ساعت کار مردم را صرف کار خصوصی نمی کند. معلم با تقوا دیر سر کلاس نمی رود از درسش کم نمی گذارد).
حاج آقا رستمی در پایان صحبت های خود چنین ابراز داشت: اسلام همه امتیازات را لغو کرده و می فرماید:« إنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللهِ أَتقاکُم....» افراد با سوادتر نیاز به تقوای بیشتری دارند اگر کاسبی با تقوا نبود میوه خوب را رو و میوه بد را زیر می گذارد اما اگر آیت الله و دکتر و مهندس بی تقوا شود؛« إذا فَسَد العالِم فَسَد العالَم» کسی که مسیر انحرافی را تأسیس کند هر جنایتی که هواداران آنها انجام بدهند علاوه بر اینکه بر گردن خودشان است بر گردن رهبرانشان نیز می باشد.
و اما راه رسیدن به تقوا چیست؟ که به واقع یکی از مهمترین راه ها توجه به جهان بینی الهی است« إنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصاد؛ خدا در کمین توست» خداوند خیانت های چشم و هدف های قلبی شما را می داند. در هر لحظه ای که هستید برگردید. تقوا داشتن یعنی اینکه سعی کنیم که گناه نکنیم و اگر مرتکب گناهی شدیم برگردیم. نگویید توبه شکستم و دیر شده است برگرد و توبه کن که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.