برگزاری نشست در مدرسه فاطمه الزهرا(س) بیجار با عنوان کمالات انسانی از منظر نهج البلاغه مورخ 95/8/8

شناسه خبر : 32532

1395/08/09

تعداد بازدید : 533

برگزاری نشست در مدرسه فاطمه الزهرا(س)  بیجار با عنوان کمالات انسانی از منظر نهج البلاغه مورخ 95/8/8
برگزاری نشست در مدرسه فاطمه الزهرا(س) بیجار با عنوان کمالات انسانی از منظر نهج البلاغه مورخ 95/8/8

 طی نشستی که سرکارخانم لیلا شکراللهی طلاب خوابگاهی  حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بیجار داشتند ایشان در رابطه با کمالات انسانی از منظر نهج البلاغه صحبت نمودند.

ایشان در ابتدا به ادب پرداختند و در ادامه مباحث دیگر را مطرح نمودند.

وی گفت بالاترین کمال آدمى این  است که به ادب حق، مؤدّب شود، کمالات انسانى در او ظهور یابدو تا آنجا که مى‏تواند، منشأ خیر گردد.فقدان ادب سبب هر شر و بدى است با ادب، ورزیدن‏هاى ستوده که انسان در پى آن، صاحب یکى از فضیلت‏ها ى اخلاقی می گردد.

اگر انسان به ادب کمالى و صفاتى انسانى متصف نشود، و کمالات انسانى در اوظهورننماید و به لطافت وجودى دست نیابد، در صورت انسانى فاسق جلوه مى‏کند که از محتواى انسانى به‏دور است و از او جز تباه‏گرى، خشونت‏ورزى و خون‏ریزى، عملى برنمی خیزد.

خانم شکراللهی گفت امیرمؤمنان على ((علیه السلام)) بیشترین همتش بر این بود که موانع راه کسب کمالات انسانى را از پیش پاى مردمان بردارد و زمینه لازم براى رسیدن آنان به ادب کمالى را فراهم نماید؛ و این مسئله را از حقوق مردم مى‏دانست.

ایشان در ادامه در رابطه با حریت صحبت نمودند و گفتند حریت به‏ معناى آزادى، آزادگى، آزادمنشى‏ و نقطه مقابل رقیّت، یعنى بندگى، غلامى و بردگى است.حریت در مقابل اسارت است؛ یعنى انسان به میزانى که از اسارت قواى پست و نفسانى و از اسارت شهوت، خشونت، قساوت، خیانت و مانند اینها آزاد مى‏شود، به مراتبى از آزادگى و حریت مى‏رسد.

وی اظهار داشت انسان به  هر چیزى از عالم وابستگی داشته باشد ، به نوعى به اسارت گرفتار مى‏آید و این، همان چیزى است که با عنوان دنیاى نکوهیده مطرح شده است. دنیاى اسارت ‏بخش، بازدارنده و نگهدارنده است، نوعى غل و زنجیر بر دست و پاى جان انسان  است.  انسان وقتى با کار، مال و نیایش رابطه‏اى بد برقرار مى‏کند، در اسارت امور دنیایى واقع مى‏شود، و حریت، بیرون رفتن از این دایره است. انسان حر کسى است که از این امور فرا رود و بدین سمت سیر کند که از غیر حق آزاد شود و این، مرتبه تام حریت است.

شکراللهی گفت هر نوع اسارتى؛ اسارت شهوات و گناهان، یا اسارت سران و بزرگان، یا اسارت تبعیت‏هاى کورکورانه‏از این و آن و …که هیچ کمالى به‏طور حقیقى جز در بستر این آزادگى حاصل نمى‏شود. عکس العمل نشان دادن به غذای اندک یعنی اسیر شکم بودن ما در این موارد نیز باید حواسمان باشد تا اسیر نفس نشویم.


وی حدیثی از امام علی علیه السلام قرائت نمود امام علی (علیه السلام) می فرمایند:  بی گمان گروهى خدا را با چشم‏داشت پاداش پرستش کردند که آن پرستش بازرگانان است؛ و دسته‏اى خدا را از ترس کیفر نافرمانى‏ به پرستش نشستند که آن پرستش بردگان است؛ و مردمى خدا را از روى سپاسگزارى پرستیدند که آن پرستش آزادگان است.حرّیت در هر مرتبه‏اى از مراتبش، کمالى است که کمالات دیگر در بستر آن فراهم مى‏آید؛ و اگر کمالى در بستر حریت حاصل نشود، نشان اسارت است اگر علم در بستر حریت حاصل نیاید، حجاب مى‏شود؛ اگر اخلاق فارغ از حریت به‏دست آید، خودبینى مى‏آورد؛ هر چیز دیگر نیز همین‏طور است. وقتى آزادگى و آزادمنشى در انسان نباشد، علوم و فضایل و دیگر چیزها نشانه اسارت است  و در جایى یا در امتحانى این تنگى و تنگ‏نظرى ظهور مى‏نماید.

این مسئول خوابگاه گفت امیرمؤمنان على ((علیه السلام)) والاترین چهره عبادت را عبادت آزادگان معرفى مى‏کند که از صورت تجارت‏پیشگى بازرگانان و اسارت‏زدگى بردگان آزاد شده‏اند و خدا را به‏خاطر سپاس پرستش مى‏نمایند. البته این سخن به‏معناى نفى صورت‏هاى گوناگون عبادت نیست

زیرا آزادى و آزادگى شرایط و قواعدى دارد و بنابر اندیشه توحیدى امیرمؤمنان، على ((علیه السلام)) اصل   این شرایط و قواعد، آزادى از غیر خدا و بندگى حق است. اگر آدمى این قواعد و شرایط را پاس ندارد، یا آزادگى را در خود نهادینه نکند، آزادى و آزادگى خود را، که موهبتى الهى است، از دست میدهد و اسیر هر چیزى می شود.