بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا فلسفی در باب مقام و احترام استاد در مدرسه فاطمه الزهرا (س) سقز مورخ 95/9/16

شناسه خبر : 34986

1395/09/17

تعداد بازدید : 542

بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا فلسفی در باب مقام و احترام استاد در مدرسه فاطمه الزهرا (س) سقز مورخ 95/9/16
بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا فلسفی در باب مقام و احترام استاد در مدرسه فاطمه الزهرا (س) سقز مورخ 95/9/16

به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه حضرت فاطمه(س) سقز سه شنبه  مورخ 95/9/16 به مناسبت روز دانشجو کلاس اخلاق عمومی با حضور طلاب، اساتید و کادر مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) سقز برگزار شد. در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فلسفی درباره "رعایت مقام و احترام استاد"  با طلاب سخن نمودند.

ایشان ضمن تبریک این روز به دانشجویان، طلاب و اساتید عنوان داشتند: مقام دانشجو و استاد مطرح است. به ویژه شما دانشجویان علوم الهی. چون هر دو قشر تلاش می کنند. استاد و معلم با انتقال علم و آگاهیش و دانشجو با کسب و مزیّن شدن به نور علم هر دو خدمتگذار به بندگان دیگر هستند که این علم را ندارند تا دیگر بندگان نیز مسیر را درست طی کنند و عالِم شوند. برای همین پیغمبر(ص) فرمودند طالب علم باشید. در مسیر علم ، یا معلم باشید یا دانشجو یا دوستدار این دو باشید. حال اگر دانشجو یا معلم نیستید نسبت به این دو حرمت نگهدار و علاقمند باشید. انبیاء الهی آمده اند تا ما را آگاه کنند و انسانهایی هم که سراغ انبیا رفتند انسان هایی بودند که به دنبال این فکر بودند که هدف خلقت را بدانند.

حاج آقا فلسفی با بیان برخی آداب طلبگی و تحصیل علم تصریح کردند: فردی که قرار است طالب علم و دانش باشد آن هم فردی که تحصیلات علوم الهی کسب می کند به عنوان یک دانشجو باید مراعات این را داشته باشد زمانی که در سر کلاس درس و بحث قرار گرفت جز مواردی که فهم مطلب برایش نشده است آن هم با رعایت حرمت و احترام استادش سئوال خود از درس را مطرح می کند. بالاترین ویژگی یک دانشجوی مقید، سکوت او سر کلاس درس است. یعنی وجودش می شود سراپا گوش تا تمام مطالب را از استاد بگیرد. شهید مطهری وقتی در درس علامه طباطبایی حاضر می شد؛ علامه جملاتی در وصف شاگردش دارد که فرمود حالاتی به من دست می داد وقتی که می دیدم مطهری طلبه ای است که هرچه من می گویم مطالب را می گیرد و بهتر از خود من هم تحویل می دهد. شهید مطهری چقدر نسبت به اساتیدش حرمت نگه دار بود. حالا چه در سر کلاس درس چه غیر ساعات درسی. انسان سکوت را اختیار می کند که مطلب را بگیرد چون اگر بحث و جنجال باشد کسی متوجه درس استاد نخواهد بود. طالب علم و دانشجو هم همینگونه است سکوت می کند تا مطلب را دریافت کند و هرجا اشکال داشته باشد پرسش می کند و در نتیجه آنچه را که آموخته است در مرحله عمل پیاده می کند.

ایشان با اشاره به ایام شهادت امام حسن عسگری(ع)خطاب به طلاب در ادامه افزودند: امام حسن عسگری(ع) خطاب به ما طلاب که پیروان و به تعبیری سربازان فرزندش حضرت حجت(عج) هستیم؛ اینکه احادیث آل الله را بشنویم و خوب فهم کنیم و به گوش دیگران نیز برسانیم. امام(ع) فرموده اند پیروان ما چند خصیصه و آداب را باید در زندگانی مراعات کنند و پیرو حقیقی ما باشند. اول اینکه کارهایتان برای خدا باشد. شما خواهران طلبه که صبح از منزل حرکت می کنید و برای تحصیل علم دین به این مکان مقدس که مزیّن به نام حضرت فاطمه(ص) است تشریف می آورید؛ از زمانی که سر کلاس درس هستید چه استاد و چه شاگرد تا زمانی که پایان ساعت درس و آموزش است هر دو گروه عمرتان طی می شود. فرقی هم ندارد استاد برای تدریس آمده و طلبه برای فراگیری درس. هر دو کارتان باید برای خدا باشد. وقتی استاد و طلبه نیتش خدایی و قربه الی الله باشد این خودش مقدمه ای می شود که به دنبال آن تمامی آداب هم مراعات می شود هم حرمت استاد و هم حرمت شاگرد. اینجاست که شما در زندگی علما می بینید که شخصیتی همچون سید رضی صاحب کتاب نهج البلاغه در میان اساتیدش یکی مسلمان نبوده است. در عصر متداول آن روز به تعبیر ما اهل کفر بوده است. این استاد از دنیا رفته بود. سید رضی هر وقت که از کنار قبر استادش رد می شد چون استادش اهل کفر بوده است خب قطعا نمی توانست قرآن یا حمد و سوره ای برایش ختم کند این بود که فقط به احترام استادش از اسب پیاده می شد و چند لحظه ای مکث می کرد و به راه ادامه می داد. ممکن است این استاد در عالم قبر چون کافر بود در حال عذاب باشه ولی این شاگرد حرمت استاد از دنیا رفته را نیز نگه داشته است ولو کافر بوده اما ایشان چون مطالبی را، علومی را از او یاد گرفته به استناد این روایت که :«من علّمني حرفاً فقد صيّرني عبداً» کسی که یک حرف، نه یک جمله نه یک خطبه یا کتاب؛ بلکه یک حرف به من یاد بدهد مرا عبد خودش کرده است.

این مدرس اخلاق در بیان وظایف عبد در برابر مولایش گفتند: انسان در مقابل کسی که به او درس می دهد حالت مالکیت به او پیدا می کند.

1. باید حرمت نگه دارد. اما همانطور که قانون بندگی یک سری قوانین خاص خودش را دارد دانشجو هم در برابر استاد قوانین خودش را دارد. چه در زمان حیات استاد و چه در زمان مماتش. حتی نسبت به فرزندان استادش از نسل او هم چه با سواد باشند چه بی سواد. چون حق بر گردنش دارد برای ادای حقی که به گردن اوست به خانواده استادش، فرزندان او و به احترام استادش حرمت نگهداری می کند. چون در روایات می فرمایند به احترام چند نفر انسان باید از جایش بلند شود؛ یکی به حرمت پدر و مادر است و یکی مقام استاد. تازه استاد از پدر و مادر هم بیشتر حق دارد. پدر و مادر ما را به دنیا آورده اند و برای تربیت جسم ما زحمت کشیده اند. لباس به موقع، غذای به موقع، عاطفه و بعد فرزندشان را به جامعه و معلم سپرده اند. معلم جسم و جان ما را تربیت می کند. مخصوصا معلم خیر؛ آن معلمی که هر علمی دارد در مسیر بندگی خدا قرار می دهد. شهید چمران یک بنده خدا و یک مسلمان بود تحصیلات عالیه اش را در آمریکا ادامه داد. همه اساتیدش هم مسیحی بودند. ولی خودش علم را گرفت از آنها بر اساس اینکه استاد اولش پیغمبر خدا(ص) فرموده است که مؤمن علم را می گیرد حکمت را می گیرد. حتی از دهان منافق. بدترین چهره دشمنان دین منافقان هستند.

2- اهل اجتهاد باشد: تلاش و تقّلا. آنچه که در توان دارید در طبق اخلاص قرار دهید.

3- امانتدار باشید: حضرت پیامبر اکرم(ص) در بین آن همه کفار در مکه  قبل از اینکه مبعوث شوند ملقب به محمد امین بودند. زمانی هم که مبعوث شدند در طی 13 سالی که در مکه بودند باز همین کفار همین افرادی که ایشان را مسخره می کردند و توهین می نمودند در بین آنها پیامبر(ص) امینترین فرد در مسائل مالی بودند.

حاج آقا فلسفی در پایان کلام خود اظهار داشتند: حال ما که همه اعضایمان امانات الهی است و در رأس تمام این امانات پیغمبر اکرم(ص) دو امانت گرانبهای قرآن و عترت گذاشتند و رفتند. و در امتداد آن امانت نظام جمهوری اسلامی و ولایت و ادامه دادن راه شهیدان به دست ماست که  امیدواریم خداوند متعال به همگی ما توفیق دهد تا با رعایت آداب الهی و اصول اخلاقی طی طریق کنیم و بتوانیم مثل پیامبر(ص) در هر جا که هستیم به عهدی که بسته ایم با هر جنسیتی؛ خدمتگذار، صدیق، رهرو انبیاء و شهدا و صالحین باشیم و فردای قیامت نیز همنشین این عزیزان در بالاترین مقامات بهشتی باشیم.